مقاله سیم و کابل

مشکلات صنعت سیم و کابل کشور از دیدگاه تولیدکنندگان کشور

بزرگ ترین مشکلی که واردات برای ما ایجاد کرده، سیم و کابل نامرغوبی است که وارد کشور شده و بازار تولیدات داخل را خراب می کند زمانی مس را یک دهم قیمت واقعی به کابلسازان می دادند که همین مساله موجبات رانت خواری و سو ء استفاده را فراهم کرده بود. الان هم به گونه دیگری این مساله تکرار شده است.

 سیم،کابل،سیم و کابل، مشکلات صنعت سیم و کابل،سیم و کابل نامرغوب،انجمن تولیدکنندگان سیم و کابل

گروه گفت وگو- روزهای آغازین سال۸۵ بود که به دعوت انجمن تولیدکنندگان سیم و کابل به ساختمان قدیمی این انجمن رفتیم. بدو ورود به ساختمان، با استقبال مدیران و روسای انجمن مواجه شدیم. آنها گله کردند و ما هم نوشتیم. طبق عادت مرسوم که گفت وگوها را ضبط می کنیم، این گفت وگوی متفاوت را هم ضبط کردیم. متفاوت از این جهت که مشکلات صنعت سیم و کابل به حدی پیش رفته که آنها ناگزیر به بیان مشکلاتشان از یک تریبون برآمدند، تریبونی که انتظار داشتند از طریق آن سخنانشان را به گوش دولتمردان برساند.

آنها از مزیت های تولید داخل گفتند و از واردات مواد بی کیفیت چینی که بازار داخل را تهدید به تعطیلی می کند از قوانین داخلی و از مضیقه های گوناگونی که متوجه این صنعت است. آنها گفتند که دولت به عنوان بزرگترین خریدار کالاهای آنها، به تعهداتش به خوبی عمل نمی کند و دیرهنگام تسویه حساب می کند از اینکه مجبورند با سیاست تثبیت قیمت، مواد اولیه را گران تر بخرند و ارزان تر بفروشند و از اینکه سوددهی آنها در خوشبینانه ترین حالت کمتر از ۳درصد است. آنها گفتند و ما نیز ضبط کردیم. حاصل این گفت وگو یا میزگرد تبدیل به نوشتاری شد که در زیر می خوانید.

* مشکلاتی که صنعت سیم و کابل کشور با آنها روبه رو است از چه جنسی است؟

کلاهی- مواد اولیه را گران تر از قیمت های بین المللی به ما می دهند و توان صادراتی از ما گرفته شده است. از طرفی صنعت در کشور، مزیت نسبی دارد.

بازرگان- کابل هایی که در ایران وجود دارد و مورد تایید است از نظر کیفیت بالا بوده و با استانداردهای بین المللی ساخته شده اند.

بازرگان- تکنولوژی ما همگام با تکنولوژی روز دنیا است به جز برخی کابل های اختصاصی که مناسب موشک ها و صنعت هواپیمایی ساخته شده است، بقیه کابل ها مطابق با استانداردهای IC انگلیس است. سابق بر این بسیاری از کارخانه های ما در اروپا شعبه داشتند و به آنجا کابل صادر می کردند حتی ژاپن هم نمی توانست با اینها رقابت کند ولی از وقتی که مواد اولیه گران تر شد تمام کارخانه ها متضرر شدند و کار را تعطیل کردند.

بازرگان- سیم و کابل ایرانی با اینکه یک صنعت استراتژیک و زیربنایی است و وزارت صنایع آن را تایید کرده، گرفتار مشکلات بسیار زیادی است و تا به حال هم هیچ وقت این صنعت برای دولت مشکل ساز نبوده است.

* قدمت این صنعت چند سال است؟

بازرگان- اولین کارخانه ای که در ایران تشکیل شده، کارخانه ایکو است که آن را با شرکت سوئدی ها تشکیل دادیم و افتتاح آن نیز در سال ۱۳۴۴ بوده است. کابل ایکو در حال حاضر، با نام تک مشهور شده است. بعد از انقلاب که سوئدی ها از ایران رفتند و سهامشان را به ایرانی ها واگذار کردند، بانک صنعت و معدن جایگزین آنها شد و سهامشان را خرید و اسم کارخانه را کابل تک نامگذاری کرد که این کارخانه دوشعبه دارد، یکی در اراک و دیگری در کیلومتر ۲۰جاده کرج. ما در حال حاضر به لحاظ مواد اولیه در مضیقه هستیم حتی با وجود این که کشور ایران دارای غنی ترین معادن مس است با این حال مس را حدود ۸ تا ۱۰درصد بالاتر از قیمت جهانی می خریم.

* جمع تولیدات مس در حال حاضر چه میزان است؟

بازرگان- با وضعیت فعلی که کارخانه ها با ۳۰ یا ۴۰درصد ظرفیت کار می کنند هر سال ۸۵هزار تن مصرف مس داریم و باید گفت که بزرگ ترین خریدار مس سرچشمه، صنعت سیم و کابل است.

کلاهی- اگر ضریب فروش ۸۵هزار تن مس را عدد ۲ در نظر بگیریم، با قیمت فعلی، ارزش تولیدمان حدود ۴۲۵میلیارد تومان خواهد شد. ما چیزی حدود ۳۰۰هزار تن تولید در سال داریم که نه تنها جوابگوی بازار داخل است بلکه قادر به صادرات هم هست.

* در حال حاضر چند شرکت به ثبت رسیده و فعال است؟

حق بیان- اعضای انجمن سیم و کابل ایران، ۶۶نفر شامل مجموعه ماشین آلات و صنایع همگن است. با این حال ۱۸۶شرکت سیم و کابل در ایران فعال است که مجوز تولید از وزارت صنایع و موافقت اصولی گرفته اند، پروانه بهره برداری هم دارند در حالی که ۶۶ تا از آنها عضو انجمن هستند.

* مشتری های شما چه طیفی را شامل می شوند؟

حق بیان- مشتریان ما شامل بازار داخل هستند. حدود ۷۰درصد از تولید در داخل به فروش می رسد و بقیه هم کم و بیش صادر می شود. ما توان صادراتی بیش از اینها داریم ولی آنچه برای ما ایجاد مشکل می کند، قیمت تمام شده است، چون قیمت ما به دلیل مواد اولیه گران بسیار بالاتر تمام می شود و ما نمی توانیم در عرصه های بین المللی خود را عرضه کنیم.

*ظرفیت تولید کل کارخانه هایتان چقدر است؟

حق بیان- در حال حاضر کارخانه ها با یک سوم ظرفیت تولید کار می کنند. ظرفیت تولید کارخانه های سیم و کابل در سال۴۰۰ هزار تن است.

*قدمت این صنعت در ایران چند سال است؟

حق بیان- این صنعت در ایران ۴۰سال قدمت دارد. به رغم وجود چنین قدمتی و وجود تمام مواد اولیه و پلی فرم هایی که سرمایه گذاری عظیمی روی آنها صورت می گیرد، ۶درصد کل ذخایر مس دنیا در ایران قرار دارد چون عمده هزینه در این صنعت را مواد اولیه و انرژی تشکیل می دهد و ۷۵درصد قیمت کالایی که می فروشیم به طور متوسط شامل مواد اولیه است به همین دلیل جزو معدود صنایعی است که توانسته از رقابت چینی ها مصون بماند. بزرگ ترین برگ برنده چینی ها نیروی انسانی ارزان است و برای همین در صنایع نساجی و کفش توانستند تمام دنیا را به ورشکستگی بکشانند. در صنعت کابل نیز این مساله بسیار مهم است زیرا می تواندکل کابل خاورمیانه را تامین کند ما نیز در حال حاضر با یکی از شرکت های فرانسوی که بزرگ ترین شرکت کابل سازی دنیا است وارد مذاکره شده ایم که در ایران سرمایه گذاری کرده و ایران را تبدیل به پایگاه مهم خاورمیانه در زمینه صنعت سیم و کابل کنند.

*میزان واردات شما در سال چقدر است؟

کلاهی- ما در سال چیزی حدود ۲۵۰ تا ۴۰۰میلیون دلار واردات داریم.

*یعنی با وجود داشتن بازاری که قابلیت فروش ۴۵۰میلیارد تومانی سیم و کابل را دارد ۲۵۰میلیون دلار هم واردات دارید؟ کل تولید داخل چه میزان است؟

کلاهی- به رغم قدمتی که این صنعت دارد به قدری در حق او اجحاف شده که عربستان سعودی توانسته با۳۰۰میلیون دلار صادرات کابل از ایران پیشی بگیرد. حتی دبی که نیروی انسانی و مواد اولیه اش را از ایران می برد، شرکتی با نام دوکاب دارد که سالی ۲۰۰میلیون دلار تولید دارد از این مبلغ، ۱۵میلیون دلار در سال وارد ایران می کند، شرکت های ایرانی با ۳۰درصد ظرفیت کار می کنند.ما مشکل مواد اولیه نیز داریم چون تعیین کننده ترین رقم در بحث کابل، مواد اولیه است. ۷۵ درصد قیمت فروش را مواد اولیه تشکیل می دهد و ما مواد اولیه را ۵ تا ۱۰ درصد بالاتر از قیمت های جهانی می خریم.

* واردات مواد اولیه کابل عمدتا از کدام کشورها است؟

حق بیان- چین و ترکیه، ما برای اینکه وارد WTO شویم ناچاریم که اجازه واردات بدهیم و درها را باز بگذاریم، با این حال بزرگ ترین مشکلی که واردات برای ما ایجاد کرده سیم و کابل نامرغوبی است که وارد کشور شده و بازار تولیدات داخل را خراب می کند. مسلما اگر واردات کالا با کیفیت بالا انجام شود قادر به رقابت با ما خواهند بود ولی مساله اینجا است که کیفیت اجناس وارد شده بسیار پایین است و حتی موسسات استاندارد نیز از ورود این اجناس جلوگیری کرده است. بزرگ ترین اشکالی که در روند واردات سیم و کابل صورت می گیرد این است که کابل و سیم نامرغوب وارد ایران می شود و به بازار لطمه می زند در حالی که اگر کالایی با کیفیت خوب عرضه کنیم برای ما قابل رقابت است و ما آن موقع می توانیم کالاهایمان را به خوبی به فروش رسانیم ولی متاسفانه اجناسی با قیمت بسیار ارزان و نامرغوب وارد می شود و بازار داخل را دچار بحران می کند.

کلاهی- بحث جوایز صادراتی هم هست، به رغم اینکه مجلس در بخشنامه اخیر خود دولت را مامور کرده که با دامپینگ برخورد کند، کشورهایی که جوایز صادراتی بیش از عرف دارند بازار کشورها را در دست می گیرند ولی با آنها برخوردی صورت نمی گیرد. کشورهایی مثل ترکیه، کره و چین جزو کشورهایی هستند که تولیدکنندگانشان با جوایز صادراتی بالا و قیمت بسیار پایین کالایشان را وارد می کنند.

* تفاوت قیمت کالای این کشورها با کشور ما چقدر است؟

کلاهی- ۱۰ الی۱۵ درصد.

* تعرفه مواد اولیه وارد شده گران تر است یا کابل های وارد شده؟

حق بیان – تعرفه کابلی که وارد می شود خیلی بالاتر از مواد اولیه است. مواد اولیه ای که وارد می شود عمدتا پلیمری است در حالی که سیم و کابلی که وارد می شود ۳۰درصد تعرفه وارداتی دارد.با این ۳۰درصد تعرفه چنانچه بخواهیم مواد اولیه، نیروی کار و انرژی را هم حساب کنیم متوجه می شویم که قیمت بسیار بالاتر می شود. چطور امکان دارد که کالاهای وارداتی زیر قیمت تولید داخل به فروش برسد.

کلاهی – ما آماری از واردات کابل گمرک نمی بینیم، جمع کل آماری که گمرک می دهد ۱۰ تا ۱۵میلیون دلار است که تحت سرفصل های دیگر وارد کشور می شود و نام آن را تجهیزات نیروگاهی، راه آهن و تجهیزات پالایشگاه می گذارند نه فقط کابل که صنایع الکتریکی هم از این موضوع لطمه می بینند، شامل تابلو، سوئیچ گییر، تمام این کالاهایی که در ایران تولید می شود را به عنوان پکیچ وارد می کنند که ۴درصد حقوق گمرکی دارد در حالی که در داخل کشور بایستی ۳درصد تجمیع عوارض روی قیمت ها بکشیم.

غیر از این مواد اولیه را گران تر می خریم یعنی مس داخلی گران تر از قیمت جهانی به ما عرضه می شود.

*حقوق ورودی برای کابل و مواد اولیه چقدر است؟

کابل ساخته شده ۳۰درصد را شامل می شود چند قلم کالا نیز وارد می کنیم مثل انواع نوارهای پلی استر که اینها حقوق گمرکی دارد و رقم زیادی را شامل نمی شود. ۳درصد هم تجمیع عوارض می پردازیم که اینها قیمت را بالا می برد از نظر رقابت نیز اگر رقابت سالم و برابری داشته باشیم مشکلی نداریم ولی متاسفانه این گونه نیست.

بازرگان – بسیاری از افراد، کابل از ترکیه و چین وارد می کنند و قیمت خریداری شده را دلار ذکر می کنند در حالی که قیمت واقعی ۱۰دلار است. این کار را انجام می دهند تا حقوق گمرکی نپردازند. متاسفانه در بسیاری از پروژه های دولتی حقوق گمرکی پیمانکاران را دولت تقبل می کند.

کلاهی- موثرترین راه این است که بگویند اینها گمرک دارد و پیمانکار بایستی گمرک بدهد، هر ساله نیز در دولت، یک هیات عالی رتبه از وزارت بازرگانی، وزارت صنایع و بانک مرکزی می نشینند و نرخ های گمرکی را تعیین می کنند. این نرخ های گمرکی نیز برای هدفی خاص تعیین شده که این هدف همان تنظیم بازار و تنظیم ورود و خروج ارز است و با این اقدام بزرگ ترین مصرف کننده که دولت است می تواند کالا وارد کند. اگر پیمانکاران خارجی که در ایران شاغلند، مجبور باشند گمرکی بدهند دولت سعی می کند پیمانکاران قابل داخلی را شناسایی کند.

اگر پیمانکاران داخلی نتوانند با حقوق گمرکی موجود رقابت کنند، سراغ واردات می روند، اگر کسی نتوانست با حقوق گمرکی ۱۰، ۲۰درصدی رقابت کند، نباید کار کند. عملا شرایط، نامساوی است و ما مجبوریم در داخل عوارض پرداخت کنیم، گمرک و بیمه و مالیات بدهیم و خارجی ها بیایند و کالایشان را در اینجا بفروشند. در ضمن جایزه صادراتی هم از کشور خود دریافت کنند، مسلما در این شرایط رقابت دشوار است، در پروژه های نفتی که عمدتا در جنوب کشور مستقرند کسانی که خارج از مناطق گمرکی اند، حتی یک درصد گمرک به کالای وارداتی نمی پردازند، آنجا ابزاری است به نام قانون استفاده از حداکثر ساخت داخل که قاعدتا باید از شرکت داخلی حمایت بکند، یک شرکت داخلی و خارجی در شرایط برابر نباید قرار گیرد، لااقل یک امتیاز چنددرصدی به پیمانکار داخلی باید داده شود، ولی این مساله هم رعایت نمی شود، عملا شرکتی مثل دوکاب دبی که آن طرف خلیج فارس قرار دارد، به عسلویه و ماهشهر حمل ارزان می کند در حالی که عمده کارخانه های بزرگ ما در شمال کشور قرار دارند و حمل ونقل برایمان گران تمام می شود و کوچک ترین حمایت از داخلی ها صورت نمی گیرد و کالاها به راحتی از خارج وارد می شوند.

*چرا دولت پرداخت گمرک را تقبل می کند؟

این ماده مربوط به زمانی می شود که قوانینمان شفاف نبود یعنی شش یا هفت سال پیش و قبل از ساده کردن قوانین توسط دولت آقای خاتمی و تجمیع عوارض.

جدول گمرکی ما ۱۵ تا ۲۰ستون داشت و عملا پیمانکارهای خارجی که وارد ایران می شدند نمی توانستند محاسبه کنند که با چه هزینه هایی روبه رو هستند، کارشناسان خارجی هزینه های بالایی به عنوان پروانه کار می گرفتند، به خاطر همین تعدد هزینه ها و شفاف نبودن هزینه ها، خارجی ها نمی توانستند محاسبه کنند که یک پروژه چقدر هزینه جانبی دارد، برای اینکه آن مشکل را بردارند و اجازه بدهند یک خارجی راحت وارد ایران شود گفتند کل حقوق دولتی ایران به عهده کارفرما باشد یعنی پیمانکار قیمت کارش را بدهد.

*پس اولین خواسته ما از دولت می تواند بازنگری در قوانین گمرکی باشد؟

در قرارداد هایی که با پیمانکارهای بزرگ خارجی می بندیم، بایستی این نخستین خواسته باشد.

* فکر می کنید راه حلش چیست، بالاخره باید یا تجمیع عوارض می کردند یا روش قدیمی را ادامه می دادند.

پیمانکار بایستی حقوق گمرکی را بپردازد، چرا باید کارفرما حقوق گمرکی شخص دیگری را پرداخت کند.

* در حقیقت دولت به گونه ای سوبسید به خارجی ها می دهد. در حالی که می تواند این سوبسید را به تولیدکننده داخلی بدهد؟

دولت می تواند با ممانعت از واردات کالاهایی که در داخل ساخته می شود از تولید کننده حمایت کند.

همه جای دنیا حتی در بازترین اقتصاد ها، دولت از تولید داخل حمایت می کند.

* ماشین آلات شما از کجا تامین می شود؟

سوییس، آلمان و فنلاند

* در موردفروش محصولات مشکلی ندارید؟

خریدار کالاهای ما دولت است و با پرداخت های نامناسب کارخانه های ما را به ورشکستگی کشانده است. متاسفانه قرارداد ها نیز یک طرفه و به نفع دولت است. اگر کابلی را دیرتر از موعد به دستشان برسانیم مشمول جریمه می شویم ولی پرداخت آنها همواره با تعویق صورت می گیرد.

* در حال حاضر بدهی دولت به شما چقدر است؟

دقیقا نمی دانم، خیلی زیاد است. اکثر کارخانه های ما بیش از یک میلیارد از دولت طلب دارند. برخی ها هم مثل کارخانه شهید قندی ۸۰ میلیارد تومان بدهی دارند که اگر بهره این بدهی معوق را در نظر بگیرید، رقم بسیار بالایی را شامل می شود.

* نحوه تامین مواد اولیه مورد نیازتان چگونه است؟

۹۸ درصد مواد اولیه ما داخلی است و شرکت ملی صنایع مس و آلومینیوم آن را تولید می کند، عمده کار کابل شامل پلیمر و فلزات است، اصلی ترین فلز نیز مس است و عمده ترین پلیمر، پی وی سی است و پلیمرهای دیگر هم هستند. فلزات ما آلومینیوم و مس است که اصلی ترین فلزات ما را شامل می شود. این فلزات ۱۰ درصد گران تر از بازار های بین المللی است که عملا فرصت رقابت را در بازارهای منطقه از ما گرفته است دلیل آن انحصاری بودن آلومینیوم و مس در داخل است.

*این بازار در انحصار چه کسانی است؟

کلاهی- در انحصار دولت است. پروژه ای در دبی برای سیم و کابل در نظر گرفته شد که ۱۰۰میلیون دلار قیمت برای مناقصه در نظر گرفته بودند. قیمتی که برنده مناقصه، بابت خرید کابل پرداخت از قیمت مواد اولیه کمتر بود. بنابراین هزینه های تولید ما هر چقدر که کاهش یابد در قیمت نهایی موثر است.

*شما چند درصد از مس تولیدی کشور را استفاده می کنید؟

بازرگان – در حال حاضر میزان تولیدات مس سرچشمه ۱۲۰هزار تن است که ۸۵هزار تن را صنعت سیم و کابل مصرف می کند تا سال آینده تولید مس سرچشمه به ۲۵۰هزار تن خواهد رسید.

*مس وارداتی شما از کدام کشور است؟

بازرگان- وارد نمی کنیم، از سرچشمه می گیریم.

*یک جایی اشاره کردید که واردات مس به صرف شما است؟

با وضعیت فعلی، جلوی اعتبارات گرفته شده ولی بسیاری از کارخانه ها در دو سه سال گذشته، مس وارد کرد ه اند.

*بانک دبی با ۸درصد بهره وام می دهد در حالی که بانک های ما ۲۴درصد بهره دریافت می کنند.

کلاهی- قیمت ها به گونه ای تعیین شده که واردات صرفه ای نداشته باشد. یعنی اگر قیمت مس ۲درصد گران تر شود واردات نیز اقتصادی می شود ولی قیمتگذاری ها به گونه ای است که همه مجبور به پرداخت این پول شوند. زمانی مس را یک دهم قیمت واقعی به کابلسازان می دادند که همین مساله موجبات رانت خواری و سو ء استفاده را فراهم کرده بود. الان هم به گونه دیگری این مساله تکرار شده است.

*ما مشکل قاچاق هم داریم؟

بازرگان- نه، چون قیمت مس گران است صرف نمی کند. سابق بر این حتی کاسه، بشقاب های خانوارها را هم می خریدند و صادر می کردند ولی الان این گونه نیست.

*مواد اولیه را از بورس فلزات تهیه می کنید؟

بازرگان- بله.

*محصولات پتروشیمی هنوز وارد بورس نشده؟

بازرگان- نه

*الان از عملکرد بورس فلزات راضی هستید؟

بورس، نقش زیادی در این کار ندارد، در آنجا فقط اعلام می شود که برخی اقدامات، خلاف طبیعت بورس است و نبایستی تعرفه بر برخی کالاها ببندند.

بازرگان- مدیر عامل مس سرچشمه به ما اعلام کرد به دلیل اینکه دستگاه های ما آمریکایی است و ما در تحریم هستیم مجبوریم که به صورت قاچاق خریداری کنیم.

طرف چینی نیز به دلیل اینکه لوازم یدکی ما قاچاق است گران تر از حد معمول با ما حساب می کند.

*شما راجع به تثبیت قیمت ها صحبت می کنید اما وقتی مواد اولیه را به قیمت ۳۸۰می فروشند، از شما می خواهند با قیمت ثابتی کالای تولیدشده را بفروشید.

بله. درست می گویید اما در قیمت مس سرچشمه دخالت ندارد، مشکل ما تعزیرات و سازمان بازرسی است.

* سازمان بازرسی به شما می گوید که به چه رقمی بفروشید؟

پیش از این انجمن هر سال قیمت های تمام شده را تهیه می کرد و به اعضا می فرستاد، از سه، چهار سال پیش اعلام کردند که انجمن حق ندارد این کار را بکند. یعنی بازار فروش سیم و کابل به دلیل این که تعیین قیمت توسط خود تولیدکننده صورت می گیرد، یک بخش رقابتی به وجود آورده که از لحاظی بسیار خوب است، یعنی طوری قیمت می دهند که با هم بتوانند رقابت بکنند، ما قیمت را ثابت نمی کنیم، قیمت باید به نفع مصرف کننده باشد.در واقع به منظور رعایت حال مصرف کننده است که سازمان حمایت خواسته که قیمت در اختیار تولیدکننده ها باشد. به گونه ای که این تعیین قیمت، به نفع مصرف کننده باشد.

* از مناقصه های دولتی راضی هستید؟

شرایط مناقصه ها بسیار یکطرفه است، عمده ترین اشکالش این است که اگر شما تاخیر بکنید جریمه تان می کنیم و یا ضمانتنامه تان را ضبط می کنیم و… ولی از آن طرف هزینه کابل هایی که برده اند را شش ماه تا یکسال پرداخت نمی کنند. به نظر من بحث عمده ای که خیلی مواقع پیش می آید عدم توجه به کیفیت است. یعنی بسیاری از مناقصه هایمان، از نظر امتیاز کیفی هیچ تاثیری در روند مناقصه ندارد.این مساله یک فرهنگ عدم کیفیت ایجاد می کند، مثلا کابل تک که چهل سال قدمت و تجربه کاری دارد یا شرکتی که بزرگ ترین سرمایه گذاری بعد از انقلاب را در این صنعت انجام داده و فقط در بخش آزمایشگاهی ۸میلیون یورو سرمایه گذاشته است، در کنار شرکتی که تعداد کارکنانش به ۵۰نفر هم نمی رسد، قرار می گیرد.

در این شرایط مسلما قیمت های ما فرق می کند از نظر فنی در خیلی از مناقصه ها، در نفت و گاز به بعد فنی توجه زیادی دارند ولی در مناقصه های بخش برق توجهی به بعد فنی ندارند.

در همه جای دنیا، مثلا در آلمان اگر بخواهند مناقصه برگزار کنند این مناقصه را به صورت آزاد برگزار نمی کنند که هر کسی برود شرکت کند، همه چیز به شرایط و کیفیت تولید بستگی دارد. اینجا مناقصه آزاد می گذارند، اما بسیاری از شرکت کننده ها از خیابان لاله زار می آیند. ما بارها به مناقصاتی که دولت برگزار می کند اعتراض کرده ایم. بارها عنوان کرده ایم که از هشت کارخانه ای که می دانید توان ساخت این کابل را دارند، دعوت کنید. تا مناقصه آزاد برگزار شود از لاله زار و ناصرخسرو هم شرکت می کنند و از نظر امتیازی کاملا مساوی اند و هیچ فرقی با هم ندارند ولی ما نمی دانیم چه کار کنیم.

کلاهی – در روش قبلی مناقصه، قیمت را تقسیم بر امتیاز فنی می کردند. این سبک تا حدی جبران می کرد ولی الان اکثر مناقصه ها به تنهایی روی قیمت تضمین می شود یک کفه امتیازی می گذارند، همه از آن رد می شوند و بعد قیمت را نگاه می کنند.

* دیگر چه عواملی است؟

بازرگان – اگر بدعتی بشود که کابل تقلبی تولید کنند فاجعه ای ایجاد می شود. ما خودمان آماده ایم که کابل استاندارد وارد بازار کنیم اما دولت کابل های تقلبی را جمع کند. به موسسه استاندارد توصیه کرده ایم که هر کجا تولید نامرغوبی مشاهده کردند، در روزنامه ها اعلام کنند. با قوانین فعلی که وزارت کار و تامین اجتماعی ایجاد کرده نمی توان کارگر را جابه جا کرد و با این وضعیت تمام کابلسازان ضرر و زیان متحمل می شوند.

برای چه باید کارگری را که بهره وری ندارد، نگه داشت، موردی بوده که کارگر در کارخانه ما دزدی کرده مقداری کابل و سیم را برده ما هم خبر نداشتیم، نیروی انتظامی او را در میانه راه دستگیر کرد و او اعتراف کرده بود، ما اصرار بر اخراج او کردیم ولی تامین اجتماعی قبول نکرده است.

* هزینه های تمام شده شما نسبت به سودی که می کنید چند درصد است؟

اگر وضع خیلی خوب باشد، ۴-۳ درصد. از چین و ترکیه می آیند و ۱۰ درصد زیر قیمت می فروشند ولی ما ضرر می دهیم چون باید ۷۰، ۸۰ درصد حقوق کارگر و سایر هزینه ها را با ضرر بتوانیم جبران کنیم.

تمام کارخانه های بزرگ ما سال گذشته ضرر دادند، اگر جمع ضرر ۵ کارخانه بزرگ را کنار هم بگذاریم، جمع آن ۱۰ میلیارد تومان می شود. این وضع نمی توند ادامه پیدا کند.

* چند کارگر در این صنعت به کار مشغول هستند؟

در این صنعت که اعضای ما هستند ۳۰ هزار کارگر مشغولند که با جمع خانوارهایشان باید گفت که ۱۵۰ هزار نفر از این صنعت نان می خورند، منتهی اگر ظرفیت را بالا ببریم بیش از اینها می شود.

ما ۶۰۰ نفر پرسنل مستقیم داریم که در واحدها مشغول به کار هستند.

* سال گذشته چقدر زیان کرده اید؟

جمع زیان همه شرکت ها رقمی بالاتر از ۱۰ میلیارد تومان بوده است.

* سیاست تثبیت قیمت ها در این روند تاثیر داشت؟

بله، باعث شد که شرکت های برق و مخابرات نتوانند قیمت را بالا ببرند، سال گذشته چیزی حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیارد تومان مناقصات این بخش بود، امسال جمع مناقصاتی که اعلام شد ۳ میلیارد تومان بوده است.

* یعنی روند نزولی از پایان سال ۸۳ شروع شد؟

بله، دقیقا. از نظر مالی، مشتری های اصلی ما در بخش برق و مخابرات در انجمن تضعیف شدند.

*قرار شده که برنامه هایی مثل اینترنت ملی اجرا شود و سال آینده شبکه فیبر نوری راه اندازی شود فکر می کنید این مساله چه تاثیری در صنعت سیم و کابل دارد؟

می تواند تاثیرگذار باشد، ولی نه برای اعضای ما. همان طور که اشاره شد، شهید قندی بزرگ ترین تولیدکننده است و برنامه فیبرنوری هم در این کارخانه انجام می شود و مسلما هر چقدر که بتوانیم از تولیداتمان در داخل کشور استفاده کنیم و از خارج وارد نکنیم به نفعمان است، ترازمان که هیچ، توانمان هم بالا می رود. ولی آنچه انگیزه تولید را از تولیدکننده می گیرد و باعث می شود تولید سیر نزولی طی کند این است که حاشیه سودی وجود ندارد، اکثر شرکت ها ضرر می دهند. ما سالی ۴، ۵شرکتمان ورشکست و پلمب می شوند.

سال گذشته ۶ تا از کارخانه های ما ورشکست شدند.

*در واقع صنعت سیم و کابل از معدود صنایع ما است که کامل در دست بخش خصوصی است و همین مساله پاشنه آشیل آن شده؟

بله، دقیقا ولی باید ببینیم طرف مقابل ما کیست وقتی خریداران ما دولتی اند و بدهی خود را نمی پردازند، نقدینگی نخواهیم داشت وقتی که نقدینگی نداریم، چه باید بکنیم؟ ما مواد اولیه را نقد می خریم، بر روی آن کار می کنیم هزینه تولید به آن اضافه می شود. وقتی می خواهیم بفروشیم، از ما قسطی خرید می کنند. شما حساب کنید یک شرکت چقدر می تواند وام بگیرد و با وام خودش را سرپا نگه دارد.

*دولت که قسطی خرید می کند، وام هم می دهد؟

ما دو سه هفته قبل خدمت وزیر صنایع بودیم وی قول داد که به دو تا از کارخانه های ما کمک کند. ولی با قوانین موجود عملا دست و پای ما بسته است. یکی از این موارد بحث، ۳درصد تجمیع عوارض است که ما هنوز نتوانسته ایم توجیهی برای آن پیدا کنیم. دولت حتی از محصول نهایی ۳درصد تجمیع عوارض دریافت می کند. آیا این کالای واسطه ای نیست، این تعریف درستی برای تجمیع عوارض نیست، یک تولیدکننده، مواد اولیه را نقدی می خرد و نسیه می فروشد و قسطی پولش را می گیرد، حاشیه سودی وجود ندارد، باورتان نمی شود که بعضی از شرکت ها می آیند می گویند که ما زیر قیمت می دهیم چون چک های خودشان دارد برگشت می خورد. بالطبع، چون خرید کرده اند باید پول آن را پرداخت کنند چون ما مواد اولیه را نقد می خریم و نباید قسطی بفروشیم. از طرفی ۳درصد هم تجمیع عوارض می خواهند. اگر هم وام بدهند ۱۶درصد بهره می گیرند.نتیجه این می شود که تولیدکنندگان از رده خارج می شوند. ما بیشترین ضربه را از واردات می خوریم برای این که کارمان تخصصی است.

*حالا نمی توانیم کاری کنیم که کسانی که خدمات مهندسی دارند، مثل کسانی که وارد اینجا می شوند خودشان سیم وارد کنند و اگر ما وارد خدمات مهندسی شدیم خودمان تجهیزاتمان را ببریم بیرون؟

چرا این ایده جالبی است. اگر این مورد را اجباری کنند که ما وام فاینانس بدهیم مثل کاری که دولت آلمان و فرانسه می کند، آنها وقتی فاینانس می دهند برای یک پروژه ۸۵درصد آن پروژه بایستی از کشور اروپایی وارد شود. دوم این که شرکت های پیمانکاری قویی در ایران داریم که خصوصی اند و برای دولت کار می کنند مثل شرکت سازه، نارگانی، ناموران. اینها شرکت های خصوصی و بسیار خوبی هستند. ولی همین شرکت ها کوچک ترین انگیزه ای برای خرید داخلی ندارند.

مهندس خوشدل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا