از بازگشت به تلگرام تا بلاتکلیفی مسائل حل نشده صنعت برق!
اینهم از عجایب رزوگار ماست که تلگرام را فیلتر میکنند و چند ماهی به یک کانال در یک پیام رسان داخلی نقل مکان میکنند، ولی دوباره مجبور میشوند به جایی که مردم هستند برگردند تا بهتر دیده شوند. روابط عمومی وزارت نیرو که از این نمونه سعی و خطاهای اینچنینی کم ندارد بالاخره تصمیم گرفت که اثرگذاری را بر تکیف سازمانی مقدم شمارد.
رفتن روابط عمومی وزارت نیرو منجر به تعطیل شدن کانالهای دیگر ارگانهای زیرمجموعه این وزارتخانه شد. همانهایی که بدون تفکر در خصوص تاثیرگذاری یک رسانه و صرفا در پی دستورات مافوق استفاده ار یک ابزار را خوب یا بد تلقی میکنند. البته قبل از تلگرام، از همکاری با دیگر رسانههای منتقد برخلاف قانون منع شده بودند، ولی تلگرام داخلی نبود که بتوانند علاوه بر فیلترش، برای مدیرش حبس و تعلیق صادر کرده و به کلی نابودش کنند.
وقتی میبینند که گردش آزاد اطلاعات حتی در پس فیلترینگ تلگرام با قدرت ادامه مییابد چراغ خاموش دوباره به اینجا میآیند تا از این فرصتی که در اختیارشان قرار گرفته استفاده کنند.
مدیر تلگرام خود شخصا مطلبی را در نقد یا تمجید وزارت نیرو نزده است و صرفا ابزاری را برای ارسال آزادانه اطلاعات فراهم کرده است. طبیعی و بدیهی است که در این بین بخشی از مطالبی که نشر مییابد نمیتواند صحیح و منطقی باشد آنهم برای جامعهای که سالها امکان دیالوگ در آن برقرار نشده است.
چه بد است که مدیران توئیتر و تلگرام و فیس بوک و… در ایران نیستند تا به جرم انتشار اخبار کذب و افتراء، محاکمه و به اشد مجازات محکوم گردند. شاید با این حکم میتوانستد دهها و صدها سوالی که جوابی برای آنها ندارند را برای همیشه پاک کنند؛ و چه خوب است که رسانههای داخلی به جرم بازنشر همین مطالب به سالها حبس و تعلیق محکوم میشوند!
وزارت نیرو دوباره به تلگرامی روی آورده است که بیشترین نقدها علیه اش در همین پیام رسان در جریان است. بازگشتن روابط عمومی وزارت نیرو به تلگرام را بازگشت به عقلانیت میدانیم البته به شرطی که خود را قائل به پاسخگویی بداند و تلگرام را فرصتی برای برقراری ارتباط دوسویه.
پیش پا افتادهترین اصل روابط عمومی در دنیای امروز، سواد رسانهای و استفاده درست از ابزارها و فضاهای رسانهای است نه قهر کردن با انها و فیلتر کردن و بستن. قهر کردن وزارت نیرو با تلگرام بیش از همه به خود به این وزارتخانه و نهادهای زیرمجموعه اش آسیب زد.
محمد فاضلی مشاور وزیر نیرو و رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی در یادداشت جدیدش در خصوص چاله و بیمارستان به همین موضوع اشاره دارد. روابط عمومیها در پی تغییر فضاهایی هستند که نیاز به پاسخگویی نداشته باشند و برای همین است که دنبال فضایی هستند که کمتر نقدشوند و به اعتقاد آنها نقد باید سازنده باشد. رفتن آنها از تلگرام به دیگر پیام رسانها فقط جابجا کردن چاله و بیمارستان است.
ناگقته پیداست که از نگاه مدیران ما، نقد سازنده و منصفانه یعنی نقدی که به کسی برنخورد و منافع هیچ کسی را زیر سوال نبرد حتی اگر به قیمت از دست دادن منافع ملی تمام شود چراکه منافع شخصی و سازمانی وکیل و مدافع حقوقی دارد، ولی منافع ملی ندارد.
تلگرام دو فضای کاملا متفاوت دارد. یکی کانالها که یکطرفه هستند و دیگری گروههای مختلف که دوطرفه بوده و همه قابلیت اظهار نظر دارند و اتفاقا با رصد این گروهها میتوان به واقعیت صنعت برق و وزارت نیرو پی برد. حالا چه خوشایند مدیر شما باشد چه نباشد باید بپذیریم که پاسخگویی و گفت و گوی دوطرفه بهتر از اطلاع رسانی یکطرفه است.
بارها در خصوص اینکه جایگاه وزارت نیرو در افکار عمومی نیاز به ترمیم دارد مطلب نوشته ایم و کمتر کسی است که بداند وزارت نیرو با این همه گرفتاری مالی و اقتصادی در حال ارائه چه خدماتی است. این نیازمند نقد درون سازمانی است. باید اول تکلیف مان را با خودمان روشن کنیم. هنوز تکلیف صنعت برقیها با خیلی از مسائل مشخص نیست مثل تکلیف مردم با تلگرام.
ما هنوز تکلیف توسعه نیروگاههای تولید پراکنده را مشخص نکرده ایم، تکلیف ما در خصوص کاهش تلفات معلوم نیست که بالاخره قرار است چقدر کم شود و چطوری. کسی نمیداند حاکمیت واقعا موافق توسعه تجدیدپذیرهاست یا نه، تکلیف اولویت ما در مدیریت تقاضا و افزایش تولید معلوم نیست، هنوز نمیدانیم تکلیف بازنشستهها و یا تبدیل وضعیت اپراتورها چه میشود، حتی تکلیف ما با طرح فهام و تعیین اولویتها در بهره وری انرژی مشخص نیست. بالاخره کسی نفهمید در وزارت نیرو تولید مهمتره یا صرفه جویی. حتی نمیخواهیم یکبار برای همیشه تکلیف مردم را در خصوص بیمه وسایل برقی شان مشخص کنیم. هیچ کس نیست بداند چرا برای یک سری از سمتها فراخوانها داده میشود و برای یک سری دیگر نمیدهند و…
اینها همه موضوعات حل نشدهای است که روابط عمومیها باید بعنوان واسط بین جامعه تخصصی و عمومی آنها را به درستی تشخیص داده و از مدیرانشان مطالبه کنند و بخواهند که بالاخره تعیین تکلیف شوند. خیلی از آنها باید در مجموعه خود صنعت برق تعیین تکلیف شوند. بالاخره تکلیف مردم با تلگرام چیست؟