رمان بن بست ۱۷ – عاشقانه ، اجتماعی ، معمایی ، هیجانانگیز – به قلم P*E*G*A*H – درباره دختری به نام ترنج است که به همراه مادرش و …
دانلود رمان بن بست ۱۷ pdf | اثر P*E*G*A*H
قیمت اصلی تومان18,000 بود.تومان10,000قیمت فعلی تومان10,000 است.
دانلود رمان بن بست ۱۷ pdf
خلاصه:
رمانی خواندنی با داستانی جذاب و پر فراز و نشیب، بن بست ۱۷ همان جایی است که تمام روابط و احساسات به بن بست می رسند؟ آیا عشق در این بن بست طلسم شده است؟
فرمت فایل : PDF
حجم فایل : ۵ مگابایت
تعداد صفحات : ۱۰۴۷ صفحه
زبان : فارسی
دانلود رمان مرد بد از سیما نبیان منش PDF
دختر پرستار گیر مرد خلافکار میفته و مجبوره اونو از بیمارستان بیرون ببره اما مرده بیخیالش نمیشه و اونو همراه خودش به قرارگاهشون میبره…
ژانر: عاشقانه – صحنه دار – اجباری
فرمت فایل رمان بن بست ۱۷ : PDF
حجم فایل : ۶ مگابایت
تعداد صفحات : ۲۳۴۷ صفحه
زبان : فارسی
***************************************************************
دانلود رمان عیش و نوش pdf
نویسنده: کلثوم حسینی (گلی)
ژانر: عاشقانه – اجتماعی – معمایی – صحنه دار
فرمت فایل : PDF
حجم فایل : ۳ مگابایت
تعداد صفحات : ۴۶۱ صفحه
زبان : فارسی
خلاصه:
عسل در دوران جوانی با اروندکیان پسر تاجر معروف تهران بدون هیچ علاقه ای ازدواج می کند، بعداز مشکلاتی در راه زندگی متاهلی با روانشناس مشهور وجذابی به اسم مهرداد آشنا و برخورد می کند. ناخواسته عاشق او می شود و تمنای او را در دل می پروراند… عشقی خاص در دل هر دو نبض می زند و پایانی خوش… مهرداد و عسل چه مشکلاتی در سر راه عشق خود متحمل می شوند و اروند همسر سرمایه دار عسل چگونه برخوردی می کند؟
کیت نورپردازی داخل خودرو | Atmosphere
بخشی از داستان:
نگاهی به صورت ِ نیمه ریشش ،پیراهن ِ ساده آبی وشلوار پارچه مشکی اش انداختم و کالفه لبانم لغزید: با چیزی که من فکر می کنم زمین تا آسمون فرق داری. شوکه شد، البد فکرش راهم نمی کرد این همه صراحت کالم داشته باشم و با او مدارا کنم. دستانش روی کاسه زانو قفل شد و با اخم ازجایش بلندشد و بی توجه به من راهش به سمت خانه مان کج کرد.
پوفی کشیدم و سرم را باعجز باال بردم تا ناله کنم که پرده اتاق شمس العماره کنار رفت و من وحشت زده خوف برانگیز دویدم. نفس نفس زنان پشت سرم را دید می زدم تا چیزی سُم مانند یا امثال آن در پی ام نباشد. مالیخولیا چشمانم گرد و حدقه زده بود و لب هایم لرزان روی هم چفت شده بود، حاالتم دست خودم نبود و تمام فکر وذکرم پرده اتاق بود که چرا کنار رفت؟
همین که نفسی چاق کردم دمپای ها را پرت کرده و وارد هال شدم که حجم مبارک باد به گوشم رسید و شاخک هایم تیز وفعال شد. متعجب جلو رفتم که مادرم به همراه لعیا با جعبه شیرینی به سمتم نزدیک شد و درکمال ناباوری مرا درآغوش گرفت و زمزمه هایش اخمم را تشدید کرد و نگاهم شکاری به سمت حمیدخان که همانند خان زاده نشسته و پیروز مرا می نگریست، خیره شدم.
دلم هوای باران و گریه را طلب می کرد ولی، اینجا جلوی جمع جایش نبود. نمی دانستم چگونه جلوی این ازدواج مسخره را بگیرم و به خانواده ام بگویم.
دانلود رمان عیش و نوش
*************************************************
رمان ها بیشتر :
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.