عکس – عکس قدیمی – عکس زیرخاکی – نوستالوژی
در زمان قاجار کلفت وکنیز حکم یکی از لوازم خانه را داشته است و در هر خانه، به خصوص اندرونی اعیان و اشراف خدمتگذارهای جور واجوری وجود داشتند که هر کدام مشغول به کاری بودند. اولین آن ها آشپز بود که هیچ گاه جلوی خانم خانه آفتابی نمیشد. فقط کارش پخت و پز بود و با اجاق و آتش و دود مطبخ های آن زمان سر و کار داشت. یکی اتاق دار بود که اتاق ها را به قولی تر و تمیز میکرد و به خانه می رسید و البته کلید تمام اتاق های خانه در دست او بود. در کنار این کنیز ها صندوقدار هم نام کلفتی بود که رخت و لباس و جواهرات خانم خانه را به او می سپردند که حکایت از اهمیت و جایگاه او داشته است. غیر از این کنیز و کلفت ها در هر خانه حداقل یک کنیز وجود داشت که برای خانم خانه چای و قلیان می برد.زنی هم به نام گیس سفید سرپرست همه ی این کلفت و کنیزها بود. او کلید انبار برنج و روغن و سایر انبار هارا داشت و به کار تمام پیش خدمت ها نظارت میکرد.
کلفت ها و کنیز ها برای خود در خانه اتاقی جداگانه داشتند که همانجا میخوردند و همانجا می خوابیدند. سماور و اسباب چای آن ها هم جداگانه بود.
تصادف دو خودرو در سال ۱۳۳۰ خورشیدی ( احتمالا مقصر پرایده! )
عنوان درجات نظامی قدیم و جدید در ارتش ایران
مراسم پاگشایی عروس در لرستان اواخر دهه ۳۰
نیمکت تیم پرسپولیس در دهه ۶۰؛ بدون سرپوش در سرما و گرما زیر باران و برف…
از سمت راست : آقایان محمود خوردبین، علی پروین و محمد مایلی کهن
۱۳۶۵؛ ورزشگاه آزادی
تصویری از مراسم عروسی یک خانواده اعیان در دوره
در زمان قاجار در خانواده های ثروتمند عروسی با جلال و شکوه بسیار برگزار می شد و اغلب هفت تا هشت روز طول می کشید. در تمام این مدت هم در خانه داماد و هم در منزل پدر و مادر عروس میهمانی ها و سور و سرورها برپا بود. در خانه های ثروتمندان و اعیان معمولاً عروس را با داماد، شب هفتم یا هشتم بعد از عقد دست به دست هم می دادند… تا مدتی که این جشن و سرور برپا بود، مرد حق نداشت به سراغ زن خود برود و حتی نمی توانست او را ببیند!
نما از داخل رودخانه می باشد که اکنون پارکینگ هم هست؛
قم- نمای بیرونی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه س (میدان آستانه) – ۱۲۶۶ ه.ش
سال ۱۳۰۹؛ قم حرم حضرت معصومه (س) و خیابان ارم
پشت صحنه فیلم رابین هود در سال ۱۹۲۲ میلادی
واگلاس فیربنکس بایک بلند گوی بزرگ در حال صحبت کردن با عوامل اجرایی فیلم
پدر بزرگم سواد نداشت؛
هر وقت میخواست
به مادر بزرگم ابراز احساس کند
فقط میگفت
چه خبر حاج خانم؟
و من پس از سالها فهمیدم
این یعنی:
دوستت دارم!
تصویر پرورش دهنده بوقلمون که گله خود را برای فروش به خیابانهای طهران آورده است. ۱۳۰۰ خوررشیدی
یزدی بزرگ، پهلوان اول قاجار در کهنسالی و احتمالا دو نوکر او با قلیان و قوری و استکان به دست
آیتالله مهدوی کنی در این باره در کتاب خاطراتشان مینویسند:
با توجه به فعالیتهای سیاسی درقم و جوی که پیدا شد هیچ یک از آقایان مراجع حاضر نشدند درتشییع جنازه رضا شاه حاضر بشوند و یا نماز بخوانند.
جنازه را با عجله به قم آوردند؛ طوافی دادند و بردند. علما و طلاب نیز طبق تصمیم قبلی ازمدرسهها و خانهها بیرون نیامدند و در تشییع شرکت نکردند؛ طبق نقل هیچ یک از روحانیون حتی یک طلبه هم در تشییع دیده نشد. نقل میکردند در آنجا فقط یک مشت زیارتنامهخوانهای حرم بودند که به عنوان علمای قم به آنجا آمده بودند (که اینها دراطراف صحن حضور داشتند) منظور آنها این بود که بگویند که عدهای از طلبهها و علما در آنجا حضور داشتند، ولی واقعیت این است که مراسم (تشییع) جنازه رضا شاه به حدی بایکوت شده بود که اگر یک طلبه از گوشه و کنار قم میخواست برای تماشا هم برود جرأت نداشت.
«ایران قدیم» به روایت تصویر+۱۰ عکس