تیمی که میخواهد به جام ملتها برود اسمش «ایران» نیست آقایان؟
یادمان باشید چیزی که دو ماه بعد در جام ملتها درو خواهیم کرد، چیزی است که الان میکاریم.
سعید اکبری؛ تیم ملی با «دیاکتیو» و «ممنوع المصاحبه کردن خود» صدای اعتراضش را به گوش همه رساند. در دوشنبه بارانی تهران، ملیپوشان دیواری شیشهای بین خود و رسانهها کشیدند. در نگاه اول میتوان گفت اینگونه رفتارها شایسته نیست، چراکه به هر حال بستن پیج ها به روی مردم، به نوعی بی احترامی به هواداران به حساب میآید. آنها همواره حامی تیمملی بودهاند و مشکل «حمایت» آنها نیست چون طرفداران همواره حامی تیم ملی بوده اند.
فارغ از این موضوع، یک بخشی از حرفهای ملیپوشان درست است. تیمملی این روزها با ریاضت اقتصادی روبروست. مشکلات اقتصادی به حدی است که تیم ملی نمی تواند حتی در یک هتل شیک در تهران اردوی خود را برگزار کند، هتلی که امکاناتش به مراتب از امکانات هتل آکادمی بیشتر باشد. این حس در تیم ملی وجود دارد که انگار متعلق به «ایران» نیستند و تنها در گوشه ای از شهر جمع میشوند و تمرین میکنند. با وجود این همه تلاش و کوشش، تیمملی در ماههای اخیر بیشتر از هر زمان دیگری دچار حاشیه شده که بیشک خود کیروش هم در شکل گیری آنها نقش داشته است ولی آیا این حواشی دلیل می شود از اصل مطلب دور شد و به تیم ملی یک کشور حتی نگاهی نیانداخت؟!
چیزی که حالا به وضوح مشاهده میشود همان حس فراموشی نسبت به تیمملی است. انگار نه انگار تیمملی وجود دارد. تنها دو ماه به شروع جام ملتها باقی مانده. همه مدام می گویند ایران باید قهرمان آسیا شود. بعضی ها می گویند این تیم حتی یک جام به ایران بدهکار است. فراموش نکنید تیمملی ۴۲ سال است قهرمان آسیا نشده و حالا تصور می کنیم باید قهرمان شود چون بهترین تیم ماست. در این شرایط آیا درست است توقع قهرمانی داشته باشیم و در مقابل به جای حمایت، تیم را به حال خود رها کنیم؟
اوضاع جالب به نظر نمی رسد. مسئولان فدراسیون دنبال ماندن در راس کار هستند. وزارت ورزش هم به دنبال اجرای صحیح قانون بازنشستههاست. دیگر نهادهای نظارتی هم منتظرند تا تخلفی در این بین صورت گیرد وارد مهلکه شوند. فیفا و afc هم منتظر هستند تا اینجا اتفاقی خلاف قانون بیفتد و فوتبال ایران را تعلیق کنند. با این وضع، تیم ملی شبیه به یک بچه سرراهی شده. جالب اینجاست همین مسئولان بلندپایه ورزش ایران تا چند وقت پیش مدام در مصاحبه های خود می گفتند تیم ملی قهرمان آسیا میشود ولی همین مسئولان به خود زحمت نداده و یک بار در تمرین تیمملی آفتابی نشده اند. این سومین اردوی ایران در تهران است، آیا این دوستان تصور نمی کردند یک بار فقط برای چند دقیقه به کمپ تیمملی بروند و اوضاع و احوال بازیکنان را بپرسند؟ آیا اینقدر برای آنها سخت بود به تیمی که توقع قهرمانی از آن را دارند، سر بزنند؟ قهر این مسئولان با تیم ملی، هیچ سنخیتی با خواستههایشان دارد.
چیزی که درباره این تیم می توان گفت آن است که بهترین نتایج تاریخ ما را در جام جهانی گرفته، حالا با هر کیفیتی؛ هجومی یا دفاعی. این تیم آنقدر خوب بوده که شیخ سلمان روبروی وزیر ورزش بگوید: «عملکرد ایران باعث افتخار آسیاست.» الان همه باور دارند در ۷ سال گذشته ایران بهترین تیم آسیا بوده است. همه به موفقیت هایش در این سال ها افتخار کرده ایم. یادمان باشید چیزی که دو ماه بعد در جام ملت ها درو خواهیم کرد، چیزی است که الان می کاریم. قرار است این بچه ها به اسم «ایران» به جام ملت ها بروند. قرار است وقتی آنها بردند همه خوشحال شویم و شادی کنیم. اگر می خواهیم واقعا تیم ملی موفق باشد و عکس های یادگاری قشنگ در روز موفقیتش بگیریم، باید حداقل ها را برای تیم ملی مهیا کنیم نه اینکه طوری رفتار کنیم که انگار وجود خارجی ندارند.